کلمه جو
صفحه اصلی

جوش دراوردن

فارسی به عربی

انفجر , بثرة

مترادف و متضاد

erupt (فعل)
منفجر شدن، جوانه زدن، فوران کردن، در امدن، در اوردن، جوش دراوردن


کلمات دیگر: