صفحه اصلی
در نرو دیدن
بستن
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
فارسی به عربی
سفر
مترادف و متضاد
travel
(فعل)
مسافرت کردن، سیر کردن، سیاحت کردن، رهسپار شدن، سفر کردن، پیمودن، در نرو دیدن
کلمات دیگر: