کلمه جو
صفحه اصلی

جولان دادن

فارسی به انگلیسی

flaunt, parade, prance, saunter, strut, swab

فارسی به عربی

مباهاة

مترادف و متضاد

flaunt (فعل)
به رخ کشیدن، بالیدن، خود نمایی کردن، جولان دادن

پیشنهاد کاربران

تاخت و تاز

خود نمایی کردن
لذت بردن


کلمات دیگر: