صفحه اصلی
در وسط قرار دادن
بستن
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
فارسی به عربی
تدخل
مترادف و متضاد
meddle
(فعل)
امیختن، فضولی کردن، ور رفتن، مداخله کردن، در وسط قرار دادن، دخالت بیجا کردن
کلمات دیگر: