کلمه جو
صفحه اصلی

پلاسیده شدن

فارسی به عربی

اذبل

مترادف و متضاد

wither (فعل)
سربه سر کردن، خشک شدن، پژمردن، خشک کردن، پژمرده شدن، پژولیدن، پژمرده کردن یا شدن، پلاسیده شدن


کلمات دیگر: