پنداره
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
صورة
مترادف و متضاد
خیال، هوس، تصور، وهم، قوه مخیله، پنداره
خیال، انگاشت، ابتکار، تصور، فانتزی، پنداره، تو هم، تخیل
خیال، هوس، علاقه دمدمی، وهم، پنداره، وسواس، تلون مزاج، تغییر ناگهانی، هوی و هوس
فرهنگ فارسی
پندار، خیال، گمان
( اسم ) ۱- پندار گمان . ۲- تخیل خیال . ۳- فکر اندیشه .
( اسم ) ۱- پندار گمان . ۲- تخیل خیال . ۳- فکر اندیشه .
فرهنگ معین
(پِ رِ ) (اِ. ) ۱ - گمان . ۲ - خیال . ۳ - فکر، اندیشه .
لغت نامه دهخدا
پنداره. [ پ ِ رَ/ رِ ] ( اِ ) بمعنی... پندار است که فکر و خیال و تخیل باشد و پندارگان بمعنی تخیلات. ( از برهان قاطع ).
فرهنگ عمید
پندار، خیال، گمان.
پیشنهاد کاربران
مفهوم
کلمات دیگر: