کلمه جو
صفحه اصلی

ترک خورده

فارسی به انگلیسی

cracked

فارسی به عربی

شق

مترادف و متضاد

dehiscent (صفت)
شکوفان، ترک خورده

cleft (صفت)
شکاف دار، ترک خورده

فرهنگ فارسی

( صفت ) شکاف بر داشته بشقاب ترک خورده.

فرهنگستان زبان و ادب

{cracked} [زمین شناسی] ویژگی کانی یا سنگی که ترک های فراوان دارد

پیشنهاد کاربران

شکافته . .


کلمات دیگر: