هروب
رهایی جستن
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
فرار کردن، گریختن، در رفتن، رستن، رهایی جستن، خلاصی جستن، جان بدر بردن
فرهنگ فارسی
استخلاص . رهایی خواستن
لغت نامه دهخدا
رهایی جستن. [ رَ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) استخلاص. ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن ). رهایی خواستن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به رهایی خواستن شود.
کلمات دیگر: