باطل السحر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باطل السحر. [ طِ لُس ْ س ِ ] ( ع اِ مرکب ) دعا یا عملی تباه کننده اثر جادوئی. ( یادداشت مؤلف ). عزائم و افسون که ابطال سحر بدان کنند. ( آنندراج ). هر آنچه جادو و سحر را بی اثر کند. ( ناظم الاطباء ) :
چین ابرو خط آزادی است مجنون ترا
ناز بیجا باطل السحر است افسون ترا.
محمدجان بیک بن رستم بیگ داغستانی. ( از آنندراج ).
باطل السحر به آن نرگس جادو چه کند؟
خرمن صبر به مور کمر او چه کند؟
چین ابرو خط آزادی است مجنون ترا
ناز بیجا باطل السحر است افسون ترا.
محمدجان بیک بن رستم بیگ داغستانی. ( از آنندراج ).
باطل السحر به آن نرگس جادو چه کند؟
خرمن صبر به مور کمر او چه کند؟
میرزا معز فطرت ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
عزائم، افسون، و هر دعا یا چیزی که با آن سحر را باطل کنند.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] باطِل ِ سِحْر، یا باطل السّحر، هر آنچه در بی اثر کردن سحر و جادو و رماندن دیوان زیانکار به کار می رود.
باطل سحرها از جمله تَمائم (جمع تمیمه ، تعویذ و اشیاء آویختنی ، به ویژه اشیاء سنگی ) و نَفِرات یا رماننده هایی هستند که مردم آنها را دارای نیرویی ماورای طبیعی و خاصیت جادویی و شرزُدایی می پندارند و در گریزاندن دیو و جن و ارواح پلید از انسان ، دام و حیوان خانگی ، خانه ، مزرعه ، باغ و... مؤثر می انگارند. در جامعه های باستانی و ابتدایی برای این رماننده ها نیرویی به نام «مانا» (واژه ای پولینزیایی ؛ احتمالاً شبیه «فَرّ» یا «فَرّه » یا «خرّه » نزد ایرانیان ،) قائل بودند که شخص یا شیئی با برخورداری از آن نیرویی ایزدی و جادویی تأثیرگذار می یافت . مانا می توانست در اشیاء مختلفی نهفته باشد.
← کاربرد سحر و باطل سحر
قدما باطل سحرها را به دو گونه تقسیم می کردند: تعویذها و افسونهایی که نام خدا در آن ها به کار رفته ، و تعویذها و افسونهایی که نام خدا در آن ها به کار نرفته بود. طلسمات گونه دوم نیز به دو دسته مفهوم و نامفهوم ( اغلوطات ) تقسیم می شدند.
← بازوبند نقره
باور به تأثیر جادویی گره ، و جادو کردن با «گره زنی » و راههای «گره گشایی » یا جادوزُدایی با گشودن گره در حوزه عمل ساحری ، به ویژه به هنگام ازدواج و زایش ، در بیش تر فرهنگها جایگاه ویژه ای داشته است . در روایات پهلوی ، طلسم ضد تب و بند آمدن خون ، ریسمانی بود که آن را می ریسیدند و سه لا می کردند و بنا به مورد گره هایی بر آن می زدند و بر بازو می بستند.
گره و گره گشایی در قرآن
...
باطل سحرها از جمله تَمائم (جمع تمیمه ، تعویذ و اشیاء آویختنی ، به ویژه اشیاء سنگی ) و نَفِرات یا رماننده هایی هستند که مردم آنها را دارای نیرویی ماورای طبیعی و خاصیت جادویی و شرزُدایی می پندارند و در گریزاندن دیو و جن و ارواح پلید از انسان ، دام و حیوان خانگی ، خانه ، مزرعه ، باغ و... مؤثر می انگارند. در جامعه های باستانی و ابتدایی برای این رماننده ها نیرویی به نام «مانا» (واژه ای پولینزیایی ؛ احتمالاً شبیه «فَرّ» یا «فَرّه » یا «خرّه » نزد ایرانیان ،) قائل بودند که شخص یا شیئی با برخورداری از آن نیرویی ایزدی و جادویی تأثیرگذار می یافت . مانا می توانست در اشیاء مختلفی نهفته باشد.
← کاربرد سحر و باطل سحر
قدما باطل سحرها را به دو گونه تقسیم می کردند: تعویذها و افسونهایی که نام خدا در آن ها به کار رفته ، و تعویذها و افسونهایی که نام خدا در آن ها به کار نرفته بود. طلسمات گونه دوم نیز به دو دسته مفهوم و نامفهوم ( اغلوطات ) تقسیم می شدند.
← بازوبند نقره
باور به تأثیر جادویی گره ، و جادو کردن با «گره زنی » و راههای «گره گشایی » یا جادوزُدایی با گشودن گره در حوزه عمل ساحری ، به ویژه به هنگام ازدواج و زایش ، در بیش تر فرهنگها جایگاه ویژه ای داشته است . در روایات پهلوی ، طلسم ضد تب و بند آمدن خون ، ریسمانی بود که آن را می ریسیدند و سه لا می کردند و بنا به مورد گره هایی بر آن می زدند و بر بازو می بستند.
گره و گره گشایی در قرآن
...
wikifeqh: باطل_سحر
کلمات دیگر: