کلمه جو
صفحه اصلی

مامش

فرهنگ فارسی

از ایلهای ساکن اطراف مهاباد

لغت نامه دهخدا

مامش. [ م ِ ] ( اِخ ) از ایلهای ساکن اطراف مهاباد است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 109 ).

دانشنامه عمومی

مامش نام یکی از ایل های کرد ایران است. مامش از ایل های مکری ساکن در منطقه نقده، مهاباد، پیرانشهر و بوکان واقع در استان آذربایجان غربی ایران است که اکنون یکجانشین هستند. ایل مامش در سرزمین کوهستانی و خوش آب و هوای دشت لاجان میان پیرانشهر و تا مهاباد، اشنویه و نقده زندگی می کنند. این ایل در سرزمینی که از شمال به «نقده» و از جنوب به «پیرانشهر» و از مشرق به مهاباد و آبادیهای پیرامون سقِّز و از مغرب به «اشنویه» پیوسته است در یکصد و سی ده (روستا) زندگی می کنند. چند خانواری از این ایل در لاهیجان تازه سکونت دارند. این ایل مسلمان سنی شافعی هستند.
مردوخ کردستانی، شیخ محمد، تاریخ کرد و کردستان، صفحهٔ ۱۱۱.

دانشنامه آزاد فارسی

مامِش
طایفۀ کُرد ایران، از طوایف بلباس، مرکب از تیره های احمدی، امیرعشایری، بایزیدی، پاشائی، خل آقایی، سلیمانی، قادری، گلابی آقا، از طوایف اسکان یافتۀ شهرستان پیرانشهر. پسوه و لاهیجان از مراکز این طایفه اند. سردسیر مامش ها در سیلوه، مرکه چو، گورانگه، کانی رش و قوری چای قرار داشت. جمعیت مامش ها در حدود یک قرن پیش بالغ بر ۱۵۰۰ خانوار بود که تعدادی از آنان چادرنشین بودند. امروزه تمام مامش ها یکجانشین اند. تیره ای از مامش ها به نام مامشه رشکه (مامش سیاه) در کردستان عراق و در کنارۀ رودخانۀ کوچک ژارآوا سکونت دارند. مامش های بلباس از دورۀ صفویه تا سا ل های سلطنت پهلوی دوم در بسیاری از حوادث کوچک و بزرگ ناحیۀ ساوجبلاغ مکری شرکت داشتند و از این بابت بسیار آسیب دیدند. تشکیل حکومت های موروثی ترکان افشار و مقدم در ارومیه و مراغه، مناسبات پرتناقضی را به وجود آورد که بیش از ۳۰۰ سال دوام داشت. آقایان مامش از بزرگان بلباس به شمار می آمدند. پیروت آقا مامش، در نیمۀ اول سلطنت ناصرالدین شاه، چند سالی حاکم لاهیجان (لایجان) بود. مامش ها در شورش شیخ عبیدالله شمزینی و جنگ های اتباع او برضد دولت عثمانی به نظامیان روسیه و تصرف موقت تبریز در آغاز جنگ جهانی اول همراه آنان بودند.


کلمات دیگر: