شور اختر
شور طالع
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شورطالع. [ ل ِ ] ( ص مرکب ) شوراختر. ( ناظم الاطباء ). کنایه از مدبر و بدبخت. ( آنندراج ) :
هرکه شیرین تر فراق جانگزایش تلخ تر
شورطالعتر ز فرهادم ببین احوال چیست.
هرکه شیرین تر فراق جانگزایش تلخ تر
شورطالعتر ز فرهادم ببین احوال چیست.
ظهوری.
رجوع به شوربخت شود.کلمات دیگر: