کلمه جو
صفحه اصلی

شوایه

عربی به فارسی

فر کلوچه پزي , کلوچه پز , ماهي تابه , غربال سيمي کارگران , سيخ شبکه اي , گوشت کباب کن , روي سيخ يا انبر کباب کردن , بريان کردن , عذاب دادن , پختن , بريان شدن


فرهنگ فارسی

ردیئ هیچکاره از شتران و گوسفندان یا کباب پزی و بریان پزی .

لغت نامه دهخدا

شوایة. [ ش ِ ی َ ] (ع اِمص ) کباب پزی و بریان پزی . (ناظم الاطباء).


( شوایة ) شوایة. [ ش ُ ی َ ] ( ع اِ ) پاره گوشت جهت بریانی ، یا عام است. یقال : مابقی من الشاة الا شوایة؛ ای قلیل. ( از منتهی الارب ). بریده شده از گوشت. ( از اقرب الموارد ). || اندک از هر چیز بسیار. || کار آسان. || شوایةالخبز؛ گرده نان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

شوایة. [ ش َ /ش ِ / ش ُ ی َ ] ( ع اِ ) بقیه از قوم یا از شتران هلاک شده. ( منتهی الارب ). بقیه از قوم یا از مال هلاک شده. ( از اقرب الموارد ). || ردی و هیچکاره از شتران و گوسفندان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

شوایة. [ ش ِ ی َ ] ( ع اِمص ) کباب پزی و بریان پزی. ( ناظم الاطباء ).

شوایة. [ ش َ /ش ِ / ش ُ ی َ ] (ع اِ) بقیه ٔ از قوم یا از شتران هلاک شده . (منتهی الارب ). بقیه از قوم یا از مال هلاک شده . (از اقرب الموارد). || ردی ٔ و هیچکاره از شتران و گوسفندان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


شوایة. [ ش ُ ی َ ] (ع اِ) پاره ٔ گوشت جهت بریانی ، یا عام است . یقال : مابقی من الشاة الا شوایة؛ ای قلیل . (از منتهی الارب ). بریده شده ٔ از گوشت . (از اقرب الموارد). || اندک از هر چیز بسیار. || کار آسان . || شوایةالخبز؛ گرده ٔ نان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: