کلمه جو
صفحه اصلی

عماءه

لغت نامه دهخدا

( عماءة ) عماءة. [ ع َ ءَ] ( ع اِمص ) گمراهی و لجاجت. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). عمایة. عمیة. رجوع به عَمایة و عَمّیَّة شود. || ( اِ ) یک قطعه ابر متراکم بارنده. ( از لسان العرب ) ( ازتاج العروس ). رجوع به عَماء شود.

عماءة. [ ع َ ءَ] (ع اِمص ) گمراهی و لجاجت . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). عمایة. عمیة. رجوع به عَمایة و عَمّیَّة شود. || (اِ) یک قطعه ابر متراکم بارنده . (از لسان العرب ) (ازتاج العروس ). رجوع به عَماء شود.



کلمات دیگر: