کلمه جو
صفحه اصلی

قماشویی

لغت نامه دهخدا

قماشویی. [ ق َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به قماشویة. ( اللباب ). رجوع به قماشویة شود.

قماشویی. [ ق َ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲبن اسحاق بن سهل لؤلؤی بغدادی ، مکنی به ابوالطیب و معروف به ابن قماشویة. از محدثان است ، وی از اسحاق دیری از عبدالرزاق روایت کند و از او ابوعلی بن شاذان روایت دارد. او در شعبان سال 351 هَ. ق. وفات کرد. ( اللباب فی تهذیب الانساب ).

قماشویی . [ ق َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن اسحاق بن سهل لؤلؤی بغدادی ، مکنی به ابوالطیب و معروف به ابن قماشویة. از محدثان است ، وی از اسحاق دیری از عبدالرزاق روایت کند و از او ابوعلی بن شاذان روایت دارد. او در شعبان سال 351 هَ . ق . وفات کرد. (اللباب فی تهذیب الانساب ).


قماشویی . [ ق َ ] (ص نسبی ) نسبت است به قماشویة. (اللباب ). رجوع به قماشویة شود.



کلمات دیگر: