جستجو و پیجویی اینسوی و آنسوی
شورشور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شورشور. ( اِمص مرکب ) جستجو و پیجویی. اینسوی و آنسوی گشتن :
تنگ شدعالم بر او از بهر گاو
شورشور اندرگرفت و کاوکاو.
تنگ شدعالم بر او از بهر گاو
شورشور اندرگرفت و کاوکاو.
رودکی.
کلمات دیگر: