کلمه جو
صفحه اصلی

علیشاهی

لغت نامه دهخدا

علیشاهی . [ ع َ ] (اِخ ) تیره ای است از شعبه ٔ «باوی » و آن شعبه ای است از طوایف کوه گیلویه از ایلات فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 88).


علیشاهی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاوید، بخش فهلیان و ممسنی ، شهرستان کازرون . واقع در 38هزارگزی خاور فهلیان و در دامنه ٔ جنوبی کوه پرویر. ناحیه ای است گرمسیر و مالاریائی ، و دارای 77 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات و برنج و ماش است . اهالی به زراعت و قالی بافی اشتغال دارند. و راه آن مالرو است . در نزدیکی این قریه معدن سنگ گچ قرار دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


علیشاهی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان گور، بخش ساردوئیه ، شهرستان جیرفت . واقع در 44هزارگزی خاور ساردوئیه و در سر راه مالرو ساردوئیه به دارزین . این ده دارای 20 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


علیشاهی. [ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جاوید، بخش فهلیان و ممسنی ، شهرستان کازرون. واقع در 38هزارگزی خاور فهلیان و در دامنه جنوبی کوه پرویر. ناحیه ای است گرمسیر و مالاریائی ، و دارای 77 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات و برنج و ماش است. اهالی به زراعت و قالی بافی اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. در نزدیکی این قریه معدن سنگ گچ قرار دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

علیشاهی. [ ع َ ] ( اِخ ) دهی است کوچک از دهستان گور، بخش ساردوئیه ، شهرستان جیرفت. واقع در 44هزارگزی خاور ساردوئیه و در سر راه مالرو ساردوئیه به دارزین. این ده دارای 20 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

علیشاهی. [ ع َ ] ( اِخ ) تیره ای است از شعبه «باوی » و آن شعبه ای است از طوایف کوه گیلویه از ایلات فارس. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 88 ).

دانشنامه عمومی

علیشاهی ممکن است به چند معنا به کار رود:
علیشاهی نام فرقه ای از تصوف است.
علیشاهی نام منطقه ای در بخش کوخرد، استان هرمزگان است.
علیشاهی نام خانوادگی متداولی در ایران است.
علی شاهی (ممسنی). عالیشاهی روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ممسنی در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان جوزار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۷۵ نفر (۶۶خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: