کلمه جو
صفحه اصلی

قمینه

لغت نامه دهخدا

( قمینة ) قمینة. [ ق َ ن َ ] ( ع ص ) مؤنث قمین بمعنی سزاوار. ( اقرب الموارد ). ج ، قمینات و قمائن. ( اقرب الموارد ). و رجوع به انجم فروزان عباس فیض شود.

قمینة. [ ق َ ن َ ] (ع ص ) مؤنث قمین بمعنی سزاوار. (اقرب الموارد). ج ، قمینات و قمائن . (اقرب الموارد). و رجوع به انجم فروزان عباس فیض شود.



کلمات دیگر: