دشوارگیر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
دشوار گیرنده . سخت گیرنده .
لغت نامه دهخدا
دشوارگیر. [ دُش ْ ] ( نف مرکب ) دشوار گیرنده. سخت گیرنده. || ( ن مف مرکب ) دشوار گرفته. که بسختی و دشواری گرفته شود. محکم. ( ناظم الاطباء ). استوار.
- قلعه دشوارگیر ؛ حصن حصین. ( ناظم الاطباء ).
- قلعه دشوارگیر ؛ حصن حصین. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: