کلمه جو
صفحه اصلی

دعداع

لغت نامه دهخدا

دعداع. [ دَ ] ( ع ص ، اِ ) کوتاه بالا. ( منتهی الارب ). قصیر. ( اقرب الموارد ). || نوعی از نرم و آهسته دویدن. ( منتهی الارب ): سعی دعداع ؛ دویدنی که در آن آهستگی و پیچیدن باشد. ( از اقرب الموارد ).

دعداع. [ دِ ] ( ع مص ) مصدر دعدعة است در تمام معانی. ( از اقرب الموارد ). رجوع به دعدعة شود.

دعداع . [ دَ ] (ع ص ، اِ) کوتاه بالا. (منتهی الارب ). قصیر. (اقرب الموارد). || نوعی از نرم و آهسته دویدن . (منتهی الارب ): سعی دعداع ؛ دویدنی که در آن آهستگی و پیچیدن باشد. (از اقرب الموارد).


دعداع . [ دِ ] (ع مص ) مصدر دعدعة است در تمام معانی . (از اقرب الموارد). رجوع به دعدعة شود.



کلمات دیگر: