روزکوری
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
عارضهای که موجب شود در روز و در برابر آفتاب چشم ها نبیند معمولااین حالت برای برخی جانوران مثلا خفاش در تمام دوران زندگی موجود است و این حیوان روزها در برابر نور خورشید از دیدن عاجز است جهر.
ضعف و نابینایی در روز . خفش
ضعف و نابینایی در روز . خفش
لغت نامه دهخدا
روزکوری. ( حامص مرکب ) ضعف و نابینایی در روز. خفش. جهر :
چو شمع اگر بفروزد عدوت را سر کار
ز روزکوری در کار سر کند همه تن.
بروزکوری صباح و شبروی جناب.
چو شمع اگر بفروزد عدوت را سر کار
ز روزکوری در کار سر کند همه تن.
سوزنی.
بزیبقی مقنع به احمقی کیال بروزکوری صباح و شبروی جناب.
خاقانی.
و رجوع به روزکور شود.کلمات دیگر: