که بر آن دعا روا شود .
دعا روا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دعاروا. [ دُ رَ ] ( ص مرکب ) که بر آن دعا روا شود. مایه اجابت دعا: درخت دعاروا؛ درخت نظرکرده که بر آن روا شدن دعا را ژنده ها بندند. درختی که برای برآمدن حاجات زنان و عامیان بر وی رکو گره کنند و چون حاجتشان برآید آن گره بگشایند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
آویخته زونان ریشه ریشه
مانند درخت دعاروا را.
آویخته زونان ریشه ریشه
مانند درخت دعاروا را.
سوزنی.
و رجوع به حاجت روا شود.کلمات دیگر: