کلمه جو
صفحه اصلی

قمادی

لغت نامه دهخدا

قمادی. [ ق ُ دی ی ] ( ع ص ) درشت اندام سطبر. ( منتهی الارب ). رجوع به قُمُد شود.

قمادی. [ ق َ دا ] ( اِخ ) دهی است در بحرین از عبدالقیس. ( از معجم البلدان ).

قمادی . [ ق َ دا ] (اِخ ) دهی است در بحرین از عبدالقیس . (از معجم البلدان ).


قمادی . [ ق ُ دی ی ] (ع ص ) درشت اندام سطبر. (منتهی الارب ). رجوع به قُمُد شود.



کلمات دیگر: