طلخام . [ طِ ] (ع اِ) طِلْحام . پیل ماده . (منتهی الارب ).
طلخام
لغت نامه دهخدا
طلخام. [ طِ ] ( ع اِ ) طِلْحام. پیل ماده. ( منتهی الارب ).
طلخام. [ طِ ] ( اِخ ) موضعی است در شعر لبید. ( معجم البلدان ). لغتی است در طلحام. ( منتهی الارب ).
طلخام. [ طِ ] ( اِخ ) موضعی است در شعر لبید. ( معجم البلدان ). لغتی است در طلحام. ( منتهی الارب ).
طلخام . [ طِ ] (اِخ ) موضعی است در شعر لبید. (معجم البلدان ). لغتی است در طلحام . (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: