کلمه جو
صفحه اصلی

طلخی

لغت نامه دهخدا

طلخی. [ طَ ] ( حامص ) تلخی. مرارت :
طلخی و شیرینیش آمیخته ست
کس نخورد نوش و شکر باهیون.
رودکی ( از حاشیه فرهنگ اسدی نسخه نخجوانی ).


کلمات دیگر: