کلمه جو
صفحه اصلی

قبین

لغت نامه دهخدا

قبین. [ ق َ ] ( ع ص ) شتابی کننده در امور خود. تیزرو. ( منتهی الارب ).

قبین. [ ق ُب ْ بی ] ( اِخ ) دهی است به عراق. ( منتهی الارب ).

قبین . [ ق َ ] (ع ص ) شتابی کننده در امور خود. تیزرو. (منتهی الارب ).


قبین . [ ق ُب ْ بی ] (اِخ ) دهی است به عراق . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: