غضیر. [ غ ُ ض َ ] (اِخ ) از اعلام است . (منتهی الارب ).
غضیر
لغت نامه دهخدا
غضیر. [ غ َ ] ( ع ص ) نرم و نازک از هرچیزی. الناعم من کل شی ٔ. || سبز. ( منتهی الارب ). خضیر. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) زمینی که در آن گل آزاد ( طین حر ) باشد. ( از اقرب الموارد ).
غضیر. [ غ ُ ض َ ] ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ).
غضیر. [ غ ُ ض َ ] ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ).
غضیر. [ غ َ ] (ع ص ) نرم و نازک از هرچیزی . الناعم من کل شی ٔ. || سبز. (منتهی الارب ). خضیر. (اقرب الموارد). || (اِ) زمینی که در آن گل آزاد (طین حر) باشد. (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: