عرق افشاننده مرادف عرق ریز
عرق افشان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عرق افشان. [ ع َ رَ اَ ] ( نف مرکب ) عرق افشاننده. مرادف عرق ریز. ( آنندراج ) :
از عرق افشان بناگوش وی
چشمه خورشید یکی قطره خوی.
یک یک ز عذار عرق افشان تو گل کرد.
از عرق افشان بناگوش وی
چشمه خورشید یکی قطره خوی.
میرخسرو ( از آنندراج ).
در پرده هر آن جرعه که چون ابر کشیدی یک یک ز عذار عرق افشان تو گل کرد.
میرزا صائب ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: