کلمه جو
صفحه اصلی

طفاحه

لغت نامه دهخدا

( طفاحة ) طفاحة. [ طُ ح َ ] ( ع اِ ) کف. زَبَد. کفک دیگ. ( زمخشری ). کف دیگ. ( مهذب الاسماء ). سرآمد هر چیزی مانند کفک دیگ و جز آن. ( منتهی الارب ).

طفاحة. [ طَف ْ فا ح َ ] ( ع ص ) ناقةٌ طَفّاحةالقوائم ؛ شتاب رو و سبکپای تیزقدم. ( منتهی الارب ).

طفاحة. [ طَف ْ فا ح َ ] (ع ص ) ناقةٌ طَفّاحةالقوائم ؛ شتاب رو و سبکپای تیزقدم . (منتهی الارب ).


طفاحة. [ طُ ح َ ] (ع اِ) کف . زَبَد. کفک دیگ . (زمخشری ). کف دیگ . (مهذب الاسماء). سرآمد هر چیزی مانند کفک دیگ و جز آن . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: