کلمه جو
صفحه اصلی

قتبانی

لغت نامه دهخدا

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به قتبان. ( انساب سمعانی ). رجوع به قتبان شود.

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ ) جابربن عباس بن جابر از محدثان است. سباب بن عبدالرحمان صدقی از وی حدیث کند. ( انساب سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ )جابربن یاسربن عویص بن بدل بن ذی ابوان بن عمروبن قیس بن سلمةبن سراجل بن حرث بن معاویةبن قتان بن مفتح بن وایل بن رعین. وی در فتح مصر بوده است. ( انساب سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ ) روح بن اسحاق بن مره مولای ابوزراره قتبانی مصری از محدثان است. لیث بن سعد و ابن مبارک از او روایت دارند. وی از رجأبن ابوالعطاء مغافری روایت کند. ابن یونس چنین گفته است. ( انساب سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ ) سفیان بن امیه از راویان است. ابن یونس گوید: یحیی بن زکریا از او روایت دارد. ( انساب سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ ) شان بن ابوامیه مکنی به ابوحذیفه ( ابوحدیقه ) ازکسانی است که در فتح مصر بوده است. وی از رویفعبن ثابت و ابوعمره مزنی روایت کند و شیم بن بنیان و بکربن سواده حرامی از او روایت دارند. ( انساب سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ ) شرحبیل بن جمیل از محدثان است. ( انساب سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ ) شیم بن قتان از محدثان است. وی ازابوجنادةبن ابوامیه روایت کند. و عباس بن عباس قتبانی و حربن نعیم از او روایت دارند. ( انساب سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ]( اِخ ) صباح بن حسن بن عبدالاحدبن لیث بن عاصم مکنی به ابومحمد از محدثان است. ابن یونس از او یاد کرده و گوید: روایتی از او نوشته نشده است. ( انساب سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ ) عبدالاحدبن لیث بن عاصم بن کلیب مکنی به ابوزرعه از محدثان است. وی از حیوة شرع و مالک بن انس و یحیی بن ایوب و جز ایشان روایت دارد. او به سال 128 هَ. ق. وفات یافت. ( سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ ) عبداﷲبن مفضل بن فضاله برادر فضالةبن مفضل و از محدثان است.وفات وی به سال 184 هَ. ق. اتفاق افتاده است. سمعانی آرد: من روایتی از او نمیدانم. ( انساب سمعانی ).

قتبانی. [ ق ِ نی ی ] ( اِخ ) عیاش بن عاص مکنی به ابوعبدالرحمان یا ابوعبدالرحیم از محدثان است. وی از ابوعبدالرحمان حبلی و ابوسلمةبن عبدالرحمان روایت کند و لیث بن سحد و فضل بن فضاله و فرزندش ابوجعفرعبداﷲبن عیاش از او روایت دارند. ( انساب سمعانی ).

قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) جابربن عباس بن جابر از محدثان است . سباب بن عبدالرحمان صدقی از وی حدیث کند. (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) روح بن اسحاق بن مره مولای ابوزراره ٔ قتبانی مصری از محدثان است . لیث بن سعد و ابن مبارک از او روایت دارند. وی از رجأبن ابوالعطاء مغافری روایت کند. ابن یونس چنین گفته است . (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) شان بن ابوامیه مکنی به ابوحذیفه (ابوحدیقه ) ازکسانی است که در فتح مصر بوده است . وی از رویفعبن ثابت و ابوعمره مزنی روایت کند و شیم بن بنیان و بکربن سواده ٔ حرامی از او روایت دارند. (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) شرحبیل بن جمیل از محدثان است . (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) شیم بن قتان از محدثان است . وی ازابوجنادةبن ابوامیه روایت کند. و عباس بن عباس قتبانی و حربن نعیم از او روایت دارند. (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) عبداﷲبن مفضل بن فضاله برادر فضالةبن مفضل و از محدثان است .وفات وی به سال 184 هَ . ق . اتفاق افتاده است . سمعانی آرد: من روایتی از او نمیدانم . (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) عبدالاحدبن لیث بن عاصم بن کلیب مکنی به ابوزرعه از محدثان است . وی از حیوة شرع و مالک بن انس و یحیی بن ایوب و جز ایشان روایت دارد. او به سال 128 هَ . ق . وفات یافت . (سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) عیاش بن عاص مکنی به ابوعبدالرحمان یا ابوعبدالرحیم از محدثان است . وی از ابوعبدالرحمان حبلی و ابوسلمةبن عبدالرحمان روایت کند و لیث بن سحد و فضل بن فضاله و فرزندش ابوجعفرعبداﷲبن عیاش از او روایت دارند. (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) فضاله بن عبید از محدثان است . (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) مفضل بن فضالةبن عبید مکنی به ابومعاویه قاضی مصر از محدثان است . وی از ابن عجلان روایت دارد. (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) موسی بن عبدالعزیز مکنی به ابوشعیب از محدثان است . وی از حکم بن ابان و مردم یمن روایت کند و بشربن حکم نیشابوری و فرزندش عبدالرحمان از او روایت دارند. ابوحاتم بن حیان او را قتبانی نوشته ولی مؤلف انساب سمعانی گوید: من نسبت او را ابوشعیب قتباری شنیده ام و قتبار علفی است که از آن رشته ها بافته میشود و در بستن چیزها بکار میرود. (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ )جابربن یاسربن عویص بن بدل بن ذی ابوان بن عمروبن قیس بن سلمةبن سراجل بن حرث بن معاویةبن قتان بن مفتح بن وایل بن رعین . وی در فتح مصر بوده است . (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قتبان . (انساب سمعانی ). رجوع به قتبان شود.


قتبانی . [ ق ِ نی ی ](اِخ ) صباح بن حسن بن عبدالاحدبن لیث بن عاصم مکنی به ابومحمد از محدثان است . ابن یونس از او یاد کرده و گوید: روایتی از او نوشته نشده است . (انساب سمعانی ).


قتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) سفیان بن امیه از راویان است . ابن یونس گوید: یحیی بن زکریا از او روایت دارد. (انساب سمعانی ).



کلمات دیگر: