کلمه جو
صفحه اصلی

قحطره

لغت نامه دهخدا

( قحطرة ) قحطرة. [ ق َ طَ رَ ] ( ع مص ) زه کردن کمان را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || آرامش با زن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). گائیدن زن را. ( آنندراج ).

قحطرة. [ ق َ طَ رَ ] (ع مص ) زه کردن کمان را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آرامش با زن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گائیدن زن را. (آنندراج ).



کلمات دیگر: