کلمه جو
صفحه اصلی

طلسه

لغت نامه دهخدا

( طلسة ) طلسة. [ طُ س َ ] ( ع اِ ) رنگ خاکی که بسیاهی زند. ( از اقرب الموارد ). || ابرنازک. رجوع به طُلَس شود. ( از ذیل اقرب الموارد ).

طلسة. [ طُ س َ ] (ع اِ) رنگ خاکی که بسیاهی زند. (از اقرب الموارد). || ابرنازک . رجوع به طُلَس شود. (از ذیل اقرب الموارد).



کلمات دیگر: