( صفت ) زربفت : جامه طلا باف .
طلا باف
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طلاباف. [ طِ / طَ ] ( ن مف مرکب ) طلابافته. زربفت :
لباس صورت اگر واژگون کنم بیند
که خرقه خشنم جامه طلاباف است.
لباس صورت اگر واژگون کنم بیند
که خرقه خشنم جامه طلاباف است.
عرفی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: