ابراهیم بن احمد از عباس بن عزیز الموزی روایت کند
غشتی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
غشتی. [ غ َ تی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به غشت. رجوع به غشت شود.
غشتی. [ غ َ ] ( اِخ ) ابراهیم بن احمد. از عباس بن عزیز المروزی روایت کند. ( از انساب سمعانی ورق 409 الف ).
غشتی. [ غ َ ] ( اِخ ) ابراهیم بن احمد. از عباس بن عزیز المروزی روایت کند. ( از انساب سمعانی ورق 409 الف ).
غشتی . [ غ َ تی ی ] (ص نسبی ) منسوب به غشت . رجوع به غشت شود.
غشتی . [ غ َ ] (اِخ ) ابراهیم بن احمد. از عباس بن عزیز المروزی روایت کند. (از انساب سمعانی ورق 409 الف ).
کلمات دیگر: