کلمه جو
صفحه اصلی

غضوضه

لغت نامه دهخدا

( غضوضة ) غضوضة. [ غ ُ ضو ض َ ] ( ع مص ) تازه روی گردیدن : غض فلان غضاضة و غضوضة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). تازه شدن.( تاج المصادر بیهقی ). غضوضة گیاه و جز آن ؛ نضارت و طراوت آن ، و صفت وی غض می آید. ( از اقرب الموارد ).

غضوضة. [ غ ُ ضو ض َ ] (ع مص ) تازه روی گردیدن : غض ّ فلان غضاضة و غضوضة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). تازه شدن .(تاج المصادر بیهقی ). غضوضة گیاه و جز آن ؛ نضارت و طراوت آن ، و صفت وی غض ّ می آید. (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: