کلمه جو
صفحه اصلی

عرمسه

لغت نامه دهخدا

( عرمسة ) عرمسة. [ ع َ م َ س َ ] ( ع مص ) استوار گردیدن اندام کسی سپس نرمی و فروهشتگی. ( از منتهی الارب ). سخت گردیدن بدن پس از سست بودن. ( از اقرب الموارد ).

عرمسة. [ ع َ م َ س َ ] (ع مص ) استوار گردیدن اندام کسی سپس نرمی و فروهشتگی . (از منتهی الارب ). سخت گردیدن بدن پس از سست بودن . (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: