کلمه جو
صفحه اصلی

عرمضه

لغت نامه دهخدا

( عرمضة ) عرمضة. [ ع َ م َ ض َ ] ( ع مص ) چغزلاوه برآوردن آب. ( از منتهی الارب ). دارای طحلب و خزه شدن آب. ( از اقرب الموارد ). عرماض. رجوع به عرماض شود.

عرمضة. [ ع َ م َ ض َ ] ( ع اِ ) یکی عرمض. ( منتهی الارب ). واحداز عَرمَض. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عرمض شود.

عرمضة. [ ع َ م َ ض َ ] (ع اِ) یکی عرمض . (منتهی الارب ). واحداز عَرمَض . (از اقرب الموارد). رجوع به عرمض شود.


عرمضة. [ ع َ م َ ض َ ] (ع مص ) چغزلاوه برآوردن آب . (از منتهی الارب ). دارای طحلب و خزه شدن آب . (از اقرب الموارد). عرماض . رجوع به عرماض شود.



کلمات دیگر: