شقایق
ارمونی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ارمونی. [ ] ( اِ ) شقیق. شقر. شقایق. شقایق النعمان. کاسه بشکنک. لاله نعمان. لاله دلسوخته. لاله داغدار.
گویش مازنی
/armooni/ آرزوی تحقق نیافته - آرزوی قلبی ۳آنچه در دل به عنوان یک آرزو یا نگرانی باقی باشد
۱آرزوی تحقق نیافته ۲آرزوی قلبی ۳آنچه در دل به عنوان یک آرزو ...
کلمات دیگر: