( از آن رو ) از آن رو. [ اَ ] ( حرف اضافه + صفت + اسم ) از آن سو. از آن طرف :
هم آنگاه خسرو از آن روی ِ کوه
پدید آمد از راه ، دور از گروه.
- از آن رو که ؛ چونکه. زیرا که.
هم آنگاه خسرو از آن روی ِ کوه
پدید آمد از راه ، دور از گروه.
فردوسی.
|| ( حرف ربط مرکب ) از آن جهت. چون. زیرا.- از آن رو که ؛ چونکه. زیرا که.