جر
ازی
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی
کم گردیدن سایه فراهم کردن
← حالت ازی
لغت نامه دهخدا
ازی. [ اَزْی ْ] ( ع مص ) اُزی . فراهم آمدن بسوی آن. ( منتهی الارب ).مقبوض شدن. || پیش آمدن کسی را بوجهی که خود سلامت ماند و او را بفریبد. ( از منتهی الارب ). || فراهم کردن. || در مشقت انداختن کسی را. || کم کردن مال. ( منتهی الارب ).
ازی. [ اُ زی ی ] ( ع مص )کم گردیدن سایه. || فراهم آمدی بسوی... مقبوض شدن. || فراهم کردن. ( منتهی الارب ).
ازی. [ اَ یِن ْ ] ( ع اِ ) اَزْو. ج ِ زای یعنی زاء اخت راء. ( منتهی الارب ) ( قطر المحیط ).
ازی. [ اُ زی ی ] ( ع مص )کم گردیدن سایه. || فراهم آمدی بسوی... مقبوض شدن. || فراهم کردن. ( منتهی الارب ).
ازی. [ اَ یِن ْ ] ( ع اِ ) اَزْو. ج ِ زای یعنی زاء اخت راء. ( منتهی الارب ) ( قطر المحیط ).
ازی . [ اَ یِن ْ ] (ع اِ) اَزْو. ج ِ زای یعنی زاء اخت راء. (منتهی الارب ) (قطر المحیط).
ازی . [ اَزْی ْ] (ع مص ) اُزی ّ. فراهم آمدن بسوی آن . (منتهی الارب ).مقبوض شدن . || پیش آمدن کسی را بوجهی که خود سلامت ماند و او را بفریبد. (از منتهی الارب ). || فراهم کردن . || در مشقت انداختن کسی را. || کم کردن مال . (منتهی الارب ).
ازی . [ اُ زی ی ] (ع مص )کم گردیدن سایه . || فراهم آمدی بسوی ... مقبوض شدن . || فراهم کردن . (منتهی الارب ).
دانشنامه عمومی
آزی. آزی یا آسی (به انگلیسی استرالیایی: Aussie) اصطلاحی ست عامیانه در میان انگلیسی زبانان که برای نامیدن شهروندان یا هر چیز منشأ گرفته از استرالیا به کار می رود.
این کلمه در استرالیا، نیوزیلند، بریتانیا و ایرلند اُزی (oz-ee) تلفظ می شود. اما در آمریکا و کانادا معمولاً به شکل آسی (aw-see) تلفظ می شود.
این کلمه در استرالیا، نیوزیلند، بریتانیا و ایرلند اُزی (oz-ee) تلفظ می شود. اما در آمریکا و کانادا معمولاً به شکل آسی (aw-see) تلفظ می شود.
wiki: بوخولت است. این دریاچه در ارتفاع 23 متری سطح دریا قرار داشته و 0.32 کیلومتر مربع مساحت دارد.
wiki: آزی (بوخولت)
اَزیْ:(azi) در گویش گنابادی یعنی مال این ، متعلق به این ، از این یکی ، از این یک
فرهنگستان زبان و ادب
{ablative} [زبان شناسی] ← حالت ازی
گویش مازنی
( آزی ) /aazi/ کرمی که باقلای خشک را سوراخ کرده و از آن تعذیه کند - کرم برنج خوار، حشره ی کوچک و سیاه درون برنج
/ezi/ نوعی حشره – بید – شپشه ی برنج & زود
/o zi/ کنایه از هم خوابگی زیاد - زیر آبی رفتن
/ezi/ نوعی حشره – بید – شپشه ی برنج & زود
/o zi/ کنایه از هم خوابگی زیاد - زیر آبی رفتن
نوعی حشره – بید – شپشه ی برنج
زود
پیشنهاد کاربران
( اوستایی ) خواستن، اراده ـ میل کردن، گرایش داشتن، آرزو داشتن
کلمات دیگر: