کلمه جو
صفحه اصلی

بی قوت کردن

فارسی به عربی

اضعف , افقر

مترادف و متضاد

emaciate (فعل)
تحلیل رفتن، لاغر کردن، ضعیف کردن، نزار کردن، بی قوت کردن

impoverish (فعل)
بی خاصیت کردن، بی قوت کردن، فقیر کردن، بی نیرو کردن، فرسوده کردن زمین


کلمات دیگر: