کلمه جو
صفحه اصلی

بی نوک

فارسی به عربی

صریح

مترادف و متضاد

topless (صفت)
بی سر، بی انتها، بی نوک، بی قله، بی بالاتنه

blunt (صفت)
کند، بی پرده، رک، بی نوک، دارای لبه ضخیم

لغت نامه دهخدا

بینوک. ( اِ ) دوغی که در آفتاب خشک سازند.( آنندراج ). بینو. پینو. پینوک. رجوع به پینو شود.


کلمات دیگر: