بیرون امدگی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
نتوء
مترادف و متضاد
اخراج، انفصال، بیرون اندازی، بیرونامدگی
فرهنگ فارسی
( بیرون آمدگی ) حالت بیرون آمده ٠ بر آمدگی حدبه ٠ یا افراز ٠ یا گردش بخارج ٠
لغت نامه دهخدا
( بیرون آمدگی ) بیرون آمدگی. [ م َدَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حالت بیرون آمده. برآمدگی ؛ حدبه. تحدب. برجستگی. پیش آمدگی. شکم دادگی. || افراز. || گردش بخارج. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: