سراسر میدان بینایی به استثنای ناحیهای که با گودۀ مرکزی لکۀ زرد منطبق است متـ . میدان بینایی غیرمستقیم indirect visual field
میدان بینایی محیطی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{peripheral visual field} [پزشکی] سراسر میدان بینایی به استثنای ناحیه ای که با گودۀ مرکزی لکۀ زرد منطبق است
متـ . میدان بینایی غیرمستقیم indirect visual field
کلمات دیگر: