بیرون از
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
بدون , بعیدا , خارج , فصاعدا
مترادف و متضاد
دور از، بیرون، بیرون از
دور از، بیرون، پس از ان، دور، بی درنگ، بیک طرف، بعد، بیرون از، در سفر، بطور پیوسته، از انجا، از ان زمان، از انروی
بیرون، بیرون از، برون، بطرف خارج، انطرف، از بیرون
جلو، پس، پیش، بیرون از، از حالا، دور از مکان اصلی
بیرون از، بواسطه
بیرون از
پیشنهاد کاربران
خارج از چیزی بستگی به معنای جمله دارد
کلمات دیگر: