مربوط یا به شکل انگوره
انگوره ای
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
انگوره ای. [ اَ رَ / رِ ] ( ص نسبی ) منسوب به انگوره. انگوری :
بصوف از آن جهت انگوره ای لقب کردند
که گه گهی لکه بر وی ز باده عنبیست.
بصوف از آن جهت انگوره ای لقب کردند
که گه گهی لکه بر وی ز باده عنبیست.
نظام قاری ( دیوان ص 49 ).
رجوع به انگوره و انگوری شود.فرهنگستان زبان و ادب
{acinous, acinose, acinic, acinar} [زیست شناسی] مربوط یا به شکل انگوره
کلمات دیگر: