درین شعر سوزنی ظاهرا بمعانی شادجانی روح را شاد و خوش داشتن روح را بشاش کردن .
تازه روحی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تازه روحی. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) در این شعر سوزنی ظاهراً بمعانی شادجانی ، روح را شاد و خوش داشتن ، روح را بشاش کردن و سبک روحی آمده است :
تدبیر کرای خرِ رهی کن
هم با سبکی هم بتازه روحی.
تدبیر کرای خرِ رهی کن
هم با سبکی هم بتازه روحی.
سوزنی ( دیوان خطی کتابخانه مؤلف ص 86 ).
کلمات دیگر: