جامه ای که در روز جنگ زیر زره پوشند
جامه ٔ فتح
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جامه فتح. [ م َ / م ِ ی ِ ف َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جامه ای که در روز جنگ زیر زره پوشند و آیات مثل «انا فتحنا» و غیر آن بر آن نوشته یا بافته باشند، از اهل زبان بتحقیق پیوسته. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) :
اگر بارد به فرقم تیر آتش سر نمی پیچم
که بر تن جامه فتحی ز نقش بوریا دارم.
جامه فتح است سرو باغ را آزادگی.
واژگون بختم شگون دارد سیه پوشی مرا.
اگر بارد به فرقم تیر آتش سر نمی پیچم
که بر تن جامه فتحی ز نقش بوریا دارم.
صائب ( از آنندراج ).
از سر بی حاصلان دست حوادث کوته است جامه فتح است سرو باغ را آزادگی.
صائب ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ).
جامه فتح است بر تن کسوت داغ دلم واژگون بختم شگون دارد سیه پوشی مرا.
طالب آملی ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: