کلمه جو
صفحه اصلی

باجات

لغت نامه دهخدا

باجات. ( معرب ، اِ ) مؤلف بحر الجواهر گوید معرب باهان. یعنی الوان الاطعمه. واحدها باج. رجوع به باج شود.

باجات. ( معرب ، اِ ) ج ِ باج و باجه ( معرب با ). باها. واها. ( ربنجنی ).

باجات . (معرب ، اِ) ج ِ باج و باجه (معرب با). باها. واها. (ربنجنی ).


باجات . (معرب ، اِ) مؤلف بحر الجواهر گوید معرب باهان . یعنی الوان الاطعمه . واحدها باج . رجوع به باج شود.



کلمات دیگر: