کنایه از پرده سبزی که برگ گلها در آن باشد
جامه ٔ گل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جامه گل. [ م َ / م ِ ی ِ گ ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از پرده سبزی که برگ گلها در آن میباشد. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) :
جامه گل پاره شده بر تنش
غنچه گره بر زده در دامنش.
جامه گل پاره شده بر تنش
غنچه گره بر زده در دامنش.
میرخسرو ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: