اریه ساختن ستور را ثابت گردانیدن و استوار ساختن چیزی را . آتش بلند کردن .
تأریه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( تأریة ) تأریة. [ ت َءْ ی َ ] ( ع مص ) اَریه ( اخیه ) ساختن ستور را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( تاج المصادر بیهقی ). || الفت افکندن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || ثابت گردانیدن و استوار ساختن چیزی را. || برافروختن و بسیار مشتعل ساختن آتش را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). آتش افروختن. ( تاج المصادر بیهقی ). آتش بلند کردن. ( زوزنی ). || آتشدان ساختن برای آتش. || پنهان کردن حقیقت چیزی و ظاهر کردن غیر آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
تأریة. [ ت َءْ ی َ ] (ع مص ) اَریه (اخیه ) ساختن ستور را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ). || الفت افکندن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || ثابت گردانیدن و استوار ساختن چیزی را. || برافروختن و بسیار مشتعل ساختن آتش را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آتش افروختن . (تاج المصادر بیهقی ). آتش بلند کردن . (زوزنی ). || آتشدان ساختن برای آتش . || پنهان کردن حقیقت چیزی و ظاهر کردن غیر آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: